با افزایش ۱۰ درصدی مزد و حقوق نمیتوان هزینههای زندگی را تامین کرد/ نابرابری دریافتی لایههای بالای مزدبگیران با کارگران و بازنشستگان
تنها اجرای بند دوم ماده ۴۱ قانون کار یعنی رساندن کف حقوق و مستمری به اعداد سبد معیشت، میتواند بحران میعشت طبقه کارگر را حل کند و از دیگر سو، اقتصاد را از چنگال رکود دائم و ماندگار فعلی نجات بخشد.
عدم وجود عدالت میان نیروها/ چرا برخی از حقوقهای بالا برخوردارند و برخی کمترین مزد را میگیرند؟
عضو هیئت مدیره کانونهای شوراهای اسلامی کار سراسر کشور میگوید: در ادارات دولتی و وزارتخانهها کارگران رسمی حدود ده میلیون تومان حقوق میگیرند درحالیکه کارگران قرادادی معمولا حداقل حقوق را میگیرند. این چه عدالتی است؟
نامه یک بازنشسته به وزیر کار/ زودتر دائمی شدن همسانسازی تصویب شود
یک بازنشسته در نامهای سرگشاده به وزیر کار خواستار دائمی شدن همسانسازی شد.
همسانسازی برای هیات علمیها، مالیات و فقر برای بازنشستگان
تصمیمات نمایندگان مجلس موجب منتفع شدن خودیها میشود و در مقابل، جمعیت بزرگ بازنشستگان که گروه نیازمند جامعه هستند و برای نمایندگان خودی محسوب نمیشوند، بینصیب میمانند. بعد توقع دارند کارگران و بازنشستگان معترض نشوند؛ خودشان با این تصمیمات دوگانه به اعتراضات کارگران و بازنشستگان دامن میزنند.
چرا کارگران و بازنشستگان باید با حقوق ۴ میلیون تومانی سر کنند؟!
به رای دیوان اعتراض میزنیم؛ همان شاکیان قبلی به این رای اخیر اعتراض خواهند زد و درخواست اعمال ماده ۹۱ قانون دیوان عدالت را مطرح خواهند نمود. ضمن اینکه ترکیب فعلی شورایعالی کار متضمن سه جانبه گرایی نیست و جای دفاع ندارد.
کمردرد، آسم، بیماری پوستی، تا سرطان/ محیط کار ناسالم چه بلایی بر سر کارگران میآورد؟
مشکلات بیناییِ ناشی از کار در محیطهای بسته و کم نور، مشکلاتِ شنواییِ ناشی از کار در محیطهای پرسروصدا، ضایعاتِ پوستی ناشی از تماس با انواع مواد شیمیایی و همچنین مشکلات ریویِ ناشی از برخورد با انواع آلایندهها و مواد شیمیایی نمونهی ملموسی از بیماریهای شغلی است.
گزارشی از سود میلیاردی سودجویان از جیبِ ارتش بیکاران
سالهاست که عدهای بر موج بیکاری و استیصال مردم سوار شده و هر سال پول کلانی به جیب میزنند، هیچکس هم کاری به کارشان ندارد؛ به راستی آیا کسب سود به هر شیوهی ممکن و با بهره بردن از بدبختی مردم، این روزها آزادِ آزاد است؟!
گزارشی از توزیع رانت بین ۲۵۰ هزار «نورچشمی» / «فروشگاههای زنجیرهای» به نام کارگران به کام واردکنندگان
در اینکه قوانین حمایت از تولید بتوانند در مقابل ساز و کار چند لایه جابجایی ثروت، از کارگران و تولیدکنندگان حمایت کند، تردیدهای جدی وجود دارد. به نظر میرسد که چنگ انداختن به نام کارگر و واژهسازی با دغدغههای او، بهترین ساز و کار برای مشروعیت بخشیدن به فنِ دخل و تصرف و انحصاری ساختن ثروت، در دست ۲۵۰ هزار میلیاردرِ نورچشمی است.